جمال اسماعیلی مسؤول روابط عمومی جماعت دعوت و اصلاح به پرسشهای مطرح درباب عملكرد اجتماعی این تشكّل مدنی در چهار دههی اخیر در یک نشست آنلاین پاسخ گفت.
مشروح پرسشها و پاسخها در پی میآید:
سؤال: جماعت دعوت و اصلاح کی و چگونه تشکیل شد و آیا شعبهای از اخوانالمسلمین است؟
-جماعت دعوت و اصلاح قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران توسط مجموعهای از عالمان دینی و فرهیختگان اهلسنّت که از چهرههای برجسته و محوری آن میتوان به استاد ناصر سبحانی رحمهالله اشاره کرد، شکل گرفت تا با تقویت التزام دینی و نگرش اسلامی، سلامت معنوی و اخلاقی مخاطبان خود را بهبود بخشد.
اهتمام ویژه به امر آموزش و پرورش نیروی انسانی سالم و کارآمدی بوده است که در عرصهی اجتماعی به «عمل صالح» متعهّد باشد و ضمن توجه به تزکیهی خویش و عبادت خداوند، به عمران و آبادانی این جهان همّت گمارد.
در ابتدا به دلیل آواره بودن تعدادی از اعضای کُرد اخوان عراق در غرب کشور، این تصور شکل گرفت که جماعت شعبهای از اخوان است. ضمن اینکه جریان اخوانالمسلمین در آن دوره حضور پررنگ و کم و بیش مسلطی بر گفتمان بیداری اسلامی داشت. به نحوی که پیشاهنگان انقلاب اسلامی ایران نیز به ترجمه آثار مدرسهی اخوان اهتمام داشتند. طبیعتاً جماعت نیز تا حد زیادی از جهت سرچشمههای فکری و الگوهای الهامبخش از اخوانالمسلمین متأثر بود. گرچه هیچگاه ارتباط تشکیلاتی و سازمانی وجود نداشته و جماعت در تصمیمات و اقدامات خود کاملاً مستقل عمل کرده است. با این حال، حضور توانمند تفکر اخوان در اوضاع انقلابی آن دوران، حدی از تأثر و دلبستگی عاطفی را برای اعضای جماعت پدیدآورده بود تا جایی که خود را اخوانی میدانستند. اگر چه هرگز مدیریت جماعت به نحو رسمی خود را شعبهای از اخوان قلمداد نکرده و هرگز بیانیه، یا پیامی با نام اخوانالمسلمین منتشر نکرده است. آنچه واقعیت دارد نوعی تعلق عاطفی و فکری بود که رفته رفته با بالیدن افراد و رشد افکار، از شدت آن کاسته شد و جماعت توانست به استقلال فکری و راهبردی خود که مقتضیِ حرکت یک تشکّل مستقل در چارچوب قانون اساسی و مصالح کشور و جامعه است، دست یابد.
دبیر کل جماعت دعوت و اصلاح در گفتوگویی که در ١٣تیر ١٣٨٩ با روزنامهی «الشرق الاوسط» انجام داده، هر گونه ارتباط تشکیلاتی با جریانهای برونمرزی از جمله اخوانالمسلمین را رد کرده و تأکید داشته که جماعت همواره در تصمیمگیریها و مواضعاش، مستقل عمل نموده است.
متن کامل مصاحبه در لینک زیر قابل مشاهده است:
http://www.islahweb.org/node/3281
جماعت دعوت و اصلاح به عنوان یک تشکل ایرانی، صرفاً در داخل کشور فعالیت میکند و هیچگونه رابطه و وابستگی به دولتها، جریانات و نهادهای داخلی و خارجی ندارد و غیر از حضور در اتحادیه جهانی علمای مسلمان که بیش از ۶٠ تن از علمای سرشناس ایرانی در آن حضور دارند و نیز اتحادیهی NGO های دنیای اسلام که دو تشکل صنفی اند، ارتباطی در خارج از مرزهای کشور ندارد.
سؤال: جماعت دعوت و اصلاح چه اهدافی را دنبال میکند؟
اهداف جماعت دعوت و اصلاح، به صورت کاملاً شفاف در پایگاه اطلاعرسانی اصلاح به عنوان سایت رسمی این تشکل در معرض دید اعضا، هواداران و سایر علاقهمندان به مطالعهی این حوزه قرار گرفته است.
جماعت در کنگره چهارم که مردادماه سال ۱۳۹۴ تشکیل شد، شعار خود را «کرامت انسانی، معنویت اسلامی و هویت ایرانی» تعیین کرد که بیانگر عطف توجه راهبردی جماعت به این سه موضوع مهم در زمان اوج تفکرات افراطی به نام دین که کرامت ذاتی انسان را نشانه رفته بود، میباشد.
تعیین معنویت، شورا، حقوق بشر، آزادی، عدالت، نوگرایی، همبستگی، پرهیز از خشونت در سندِ «رویکردها و راهکارها»، و نیز اصول راهبردی هشتگانهی مصوب نشست دوم کنگرهی سوم و سایر اهداف و ارزشهای بنیادین ذکر شده در مرامنامهی جماعت، برداشتی عصری از قرآن و سنت بوده و به نوعی آفرینش الگویی جدید از دینداری است که با آمیختن مفاهیم اصیل دینی و تجارب فکری و عملی بشری حاصل شده است.
سؤال: دستاورد فعالیتهای جماعت در عرصه اجتماعی چه بوده و عملاً چه تأثیری در جامعه بر جای نهاده است؟
-جماعت توانسته به لطف خداوند و در حدود مقدورات و امکانات خود، گامهای درخوری بردارد که میتوان به تعدادی از دستاوردهای جماعت اشاره کرد:
١- ایجاد بستری مناسب برای ارتباط و آشنایی جمعی از نیروهای مؤثر و توانمند اهلسنت که در سراسر کشور و در مناطق مختلف حضور داشتند. ارتباط، آشنایی و پیوندی ایمانی و فکری اعضا و هواداران که فرصتی برای گسترده شدن افق دید و فهم اجتماعی بیشتر اعضا و تبادل فکر و نظر به شمار میرود.
٢- جماعت توانسته به تقویت فرهنگ قرآنی در عرصهی عمومی از طریقِ ساختن مساجد متعدد و یا مشارکت در ساخت، تولید محتوای دینی برای عرصه عمومی و انتشار آن در رسانههای مکتوب و مجازی، برگزاری همایشها و نشستهای عمومی در مساجد و محیطهای دیگر به منظور بازنشر ارزشهای اخلاقی و دینی بپردازد.
٣. در عرصهی فکری و آموزشی جماعت کوشیده است به قدر وُسع خود، قرائتی میانهروانه و خشونتپرهیز از اسلام را ارائه و ترویج دهد و اعضا و هواداران خود را بر اساس رویکردهای دگرپذیری، دموکراسیخواهی و باور به حقوق و کرامت ذاتی انسان، آموزش دهد.
٤. در عرصهی مدنی و خدمات اجتماعی کوشیده است اعضای خود را به تأسیس، اداره یا مشارکت در تشکلهای مدنی و انجمنهای خیریه تشویق کند تا در کاستن از آلام و محرومیتهای مردم در مناطق مختلف ایران گامهایی بردارد. همچنین توانسته با اعتباری که نزد خیرین دارد، مساعدتهای خیری را به سمت اقشارِ نیازمند مناطق سوق دهد.
۵- در عرصهی سیاسی نیز تلاش جماعت بر آن بوده است که با کاستن از شکافِ دولت و ملت و اتخاذ رویکردی تعاملی و واقعبینانه، به فراهم شدن هر چه بیشتر مشارکت سیاسی و ترغیب همهی شهروندان به نقشآفرینی در سرنوشت سیاسی خود کمک کرده و در این راستا در حد توان خود تلاش کرده است.
۶- جماعت توانسته است با تعامل مؤثر و ایجاد زمینههای بیشتر برای گفتگو و طرح مشکلات و مطالبات معقول و ضمن پرهیز از تنشآفرینی، از سنگینی نگاه امنیتی به فعالیتها و مطالبات اهلسنت بکاهد.
٧- جماعت تلاش نموده است مخاطبان خود را از مبتلا شدن به دو آفت یأس، نومیدی و سرخوردگی از سویی و افراط و تندروی و خشونت از سویی دیگر بازدارد و الگویی ویژه از حضور و نقشآفرینی و طرح مطالبات بیافریند که شهروند اهلسنت ضمن بیان کاستیها و انتقادات، در چهارچوب قانون اساسی و مقدورات نظام، خود را عضوی از کشور بزرگ ایران بداند.
٨. جماعت توانسته است الگویی از کار و فعالیت جمعی و گروهی ارائه کند و اعضای خود را در چارچوب نظم گروهی و جمعی آموزش دهد تا توانایی فعالیت گروهی و جمعی که از بایستههای هر جامعهی مدنی و سالم است تقویت شود.
٩. جماعت کوشیده است ضمن پیگیری بخشی از مطالبات جامعهی اهلسنت و پیشبُرد اهداف خود، هزینهای بر کشور و مردم تحمیل نکند و در مسیر فعالیت خود به کسی خیانت نکرده و برای حضور خود به دنبال نفی دیگران نباشد.
١٠. جماعت موفق شده جمعی از نیروهای مؤثر و صالح را پرورش دهد که با حضور خود در عرصهی اجتماعی و فرهنگی کشور، منشأ آثار مبارکی گردند.
١١- جماعت توانسته است در عرصههای محیط زیست، گام هایی که متناسب با توان یک تشکل مدنی است، بردارد و فعالیتهای منطقهای و ملّی قابل توجهی داشته باشد.
سؤال: جماعت تا کنون در«تعمیق گفتمان دگرپذیری» چه کار عملی انجام داده و چه نتایجی کسب کرده است؟
در محدودهی مقدورات و امکانات خودمان توانستهایم محتوای فکری از طریق نشریات، کتابها و رسانههای مجازی تولید کنیم.
برگزاری همایشها و نشستهای هماندیشی، دیدارهای متعدد و گفتگوهای راهبردی به منظور تقویت فرهنگ همپذیری و تفاهم بیشتر ازجملهی کارها در این راستا بودهاند.
سؤال: جماعت دعوت و اصلاح سالهاست به فعالیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مشغول است. برای اینکه بدانیم دقیقاً میزان اثرگذاری جماعت در جامعه چه اندازه است، میخواهم تصور کنید از فردا این جماعت در ایران وجود ندارد. اگر این اتفاق بیافتد اهلسنت دقیقاً چه چیزی را از دست میدهند؟
- بدون حضور جماعت هم اهلسنت حضور و پویایی خودش را خواهد داشت اما با حذف جماعت ممکن است بخشی از نیروهای توانمند اهلسنت و بخشی دستآوردهایی که مورد اشاره قرار گرفت از دست برود. البته قضاوت را باید به شهروندان اهلسنت و عموم شهروندان ایرانی محول کرد.
سؤال: تشکل شما یک حزب است یا یک دعوت دینی؟ اگر حزب باشید لازم است در راستای نقد قدرت و دفاع از حقوق شهروندی سابقهی درخشانی داشته باشید؛ اگر هم دعوت دینی باشید بایستی در جریانمند کردن فکر دینی نقش داشته باشید. کاری که امثال سروش و شبستری و ملکیان انجام میدهند؛ حالا با این توضیحات حزب هستید یا دعوت دینی؟
- جماعت با نظر به اسناد، بیانیهها و مواضع رسمی متعدد، خود را به عنوان یک تشکل مدنی تعریف کرده و به اقتضای سرشت مدنی خود عمل میکند. جماعت همچنانکه در جوابیه روابط عمومی به مطلب منتشره در دوهفته نامهی مکریان امروز بیان کرده است، با وقوف بر محدودیتهای خود و واقعیتهای حاکم بر جامعه علیالخصوص ترکیب مذهبی و قومی کشور، هیچگونه تلاشی برای خیزهای بلند به منظور کسب قدرت سیاسی ندارد و اساساً در پی بالادستی در قدرت سیاسی نیست. اعم و اغلب فعالیتهای جماعت معطوف به حوزههای فرهنگی و اجتماعی است و اگر به مشارکت سیاسی اهتمام دارد از آنروست که مشارکت سیاسی را ظرفیتی مؤثر و قانونی برای استیفای بهتر حقوق و توسعهی همهجانبهی کشور میداند. مشارکت سیاسی خاصیت یک جامعهی پویا و مدنی است و به معنی قدرتجویی سیاسی نیست.
جماعت در راستای دفاع از حقوق شهروندی، در هر فرصت مناسب و به ویژه در دوران انتخابات، ضمن هر مشارکت کلان سیاسی، به طرح دستهبندیشده و منظم مطالبات شهروندی در حوزهی اقوام، مذاهب و آحاد شهروندان پرداخته است. مراجعه به بیانیههای جماعت در ادوار مختلف انتخاباتی، مؤید این مدعا است. در جلسات متعدد دیدار و گفتوگو با مسؤولان دولتی، به طرح مطالبات و ضرورت اعتنا به آن برای تقویت یکپارچگی ملی و اعتلای کشور بپردازد که به سهم خود در کاستن از نگاههای امنیتی در بسیاری از موارد منتهی شده است. همچنین در مواردی که لازم بوده است تبعیضها و توهینهای مذهبی را که به وسیلهی برخی افراد صورت گرفته، محکوم کرده است.(از جمله:
http://www.islahweb.org/content/1388/10/3820
در بسیاری موارد، جماعت مشکلات حقوقی و سیاسی ایجاد شده برای مدارس علوم دینی و مساجد را به دور از فضای رسانهای پیگیری کرده است. و دیگر اینکه جماعت مشکلات اهلسنت را در حوزهی نظام آموزشی کشور بررسی کرده و به مسؤولان انتقال داده است.
سؤال: بزرگترین چالشی که با آن روبرو بودید و میتوانید اینجا در موردش صحبت کنید، چه بوده است؟
در طول چهار دهه از عمر جماعت کم و بیش مشکلاتی وجود داشته است که بعضاً میتوانست جماعت را با چالش اساسی مواجه کند اما به لطف خداوند متعال، جماعت موفق از آن عبور کرده است. فکر میکنم، حرکت مدنی در چهارچوب یک جریان اعتدالی در جغرافیای منطقه با توجه به فقر فرهنگ کار جمعی و تکثرپذیری، چالش همیشگی فعالیت جماعت بوده است.
سؤال: اینکه از روز اول که جماعت دعوت و اصلاح رسماً کار خود را شروع کرده، دکتر عبدالرحمن پیرانی دبیر کل این جماعت است، میتواند آسیبهای جدی به این حرکت وارد کند. یکی اینکه در این سالها میتوانستید چهرههای بین المللی بیشتری آماده کنید اما خودتان را از آن محروم کردید. دوم اینکه سلیقهی مدیریتی و استراتژی خاصی را پیش خواهید گرفت که یک طرف آن ثابت است و شانس دیدن زوایای مختلف را از شما میگیرد. از طرف دیگر تحقیقات نورولوژی ثابت کرده که ماندن در قدرت، باعث دیکتاتوری شده و با ترشح دوپامین فرد به پست خود معتاد میشود. چه چیزی دقیقاً باعث شده این روند را تغییر ندهید؟ یعنی جماعت شما هیچ شخص دیگری را که مناسب این مقام باشد ندارد؟
- این موضوع بستگی به رویههای تعریف شدهای دارد که به تصویب کنگره جماعت به عنوان عالیترین رکن تصمیمگیری رسیده است. اگر چه در جماعت افراد توانمندی وجود دارد اما در نهایت تصمیم اعضای کنگره و شورای مرکزی تعیین کننده است.
ضمناً ساختارهای موجود جماعت اجازه دیکتاتور شدن را به دبیرکل و دیگر ارکان جماعت نمیدهد و کار با خرد جمعی پیش رفته و دبیرکل در تمامی جلسات دارای یک رأی میباشد.
اگر ساختار درست باشد، استمرار حضور یک فرد نمیتواند آسیبی به روند دموکراتیک بزند. مثالهای متعددی در عصر حاضر از جمله آلمان موید این نکته است.
به نسبت دبیرکل فعلی جماعت، استاد عبدالرحمن پیرانی باید گفت ایشان تا کنون کمترین رغبت را به تصدی این مسؤولیت داشته و غالباً با اصرار اعضای کنگره، کاندیدای عضویت در شورای مرکزی جماعت شده و هر بار رأی بالای کنگره را کسب نمودهاند. با توجه به حاکمیت عقلانیت و تفکر انتقادی بر اعضای جماعت، اگر شاهد بیشترین مشی آزادمنشانه در ایشان نبودند قطعاً در کنگرههای پیاپی آرای بسیار بالا را آنهم در یک رأیگیری مخفی به دست نمیآوردند.
سؤال: شما یک اشتباه واضح را در حوزهی انتخاباتی اورامانات، دوبار تکرار کردید. در بار اول همزمان دو نفر از طرف جماعت برای انتخابات مجلس کاندیدا شدند و بعد به توافق نرسیدند و بار دیگر در دهمین دورهی انتخابات مجلس، اعضای جماعت در حمایت از یک کاندید مشخص به توافق قطعی نرسیدند. چطور انتظار دارید مردم در انتخابات و در جایی چون اورامانات به شما اعتماد کنند و بتوانید روی آنها تاثیر ایجابی بگذارید؟
- جماعت در حوزههای مختلف به شیوه غیرمتمرکز تصمیم میگیرد و اختیار تصمیمگیری را به استانها و شهرستانها واگذار میکند و در موضوع انتخابات نیز تنها به ترسیم سیاستهای کلی میپردازد و شیوهی ورود به انتخابات و حمایت از شخص یا اشخاص خاص را به مناطق سپرده است.
اگر چه اختلافات در حوزه سیاسی طبیعی و اجتنابناپذیر است اما موارد پیشآمده در حوزه انتخابات در منطقه مذکور مطلوب ما نبوده است و امیدوارم تصمیمهایی اتخاذ شود که شاهد تکرار مواردی از این دست نباشیم.
در باب اعتماد مردم گفتنی است اعتماد یک شبه ایجاد نشده که با اشتباهی از بین برود. هر چند اذعان داریم که تأثیر منفی خود را خواهد گذاشت.
سؤال: نارضایتیهایی در مورد عملکرد جماعت بین خود افراد جماعت به وجود آمد و بعد از مدتی نامهنگاریهایی انجام شد. نامهی انتقادی یکی از اعضای جماعت به دبیرکل و نیز نامهی تعدادی از اعضای جماعت در سنندج و ایرادات وارده از طرف آنها به جماعت، نمونهای از این نارضایتیهاست که بعداً به دلیل دریافت پاسخهای فرمالیته، ریزشهای زیادی در مناطق کردنشین شروع شد. با این توضیحات، شما دقیقاً جایگاه منتقد را کجا میبینید؟ چگونه منتقد بیرون از جماعت میتواند این ریسک را بکند و به انتقاد شما بپردازد، وقتی که با منتقد درون حزبی اینطور برخورد میکنید؟
- در داخل جماعت این ظرفیت و فضا وجود دارد که اعضای جماعت به طرح ملاحظات انتقادی خود بپردازند و اصلاح چندباره مرامنامه و اساسنامه جماعت که محصول تضارب آرای اعضاست نشانهای از ظرفیت داخلی انتقادپذیری جماعت است. ضمناً تفکر انتقادی از اصول راهبردی مصوب جماعت است و جماعت پویایی و تفکر انتقادی را بر تصلب و ایستایی ترجیح میدهد.
در خصوص مواردی که اشاره کردهاید جلسات متعددی با این دوستان گذاشته شده است و جماعت کوشیده است در حد امکان و توان خود، بخش عمدهای از پیشنهادات را، مورد توجه قرار دهد؛ اما طبیعی است که ممکن است برخی از اعضا قانع نشوند و با رویکرد مصوّب همراهی نکنند که در هر صورت مورد احترام جماعت بوده و هستند. پرداختن به ایدههای جدید که نشان از رشد و بلوغ اعضای جماعت است باید از کانال ساختارهای متعارف و مصوب انجام شود و اگر نقدی به ساز و کارها وجود دارد باید در کنگرهها یا نشستهای شورای مرکزی اصلاحات ساختاری لازم صورت پذیرد.
در خصوص منتقدان خارج از جماعت هم گفتنی است که اگرچه کمتر تشکلی به اندازه جماعت مورد انتقاد گرفته است اما جماعت تلاش کرده با سعه صدر با آنان برخورد کند و ضمن اتخاذ سیاست حسن رابطه با همه جریانات و گروهها به جای تقابل و رودررویی، از انتقادات وارده در راستای بهبود و ارتقای وضعیت خود استفاده کند و در صورت نیاز، در چهارچوب آداب نقد و تحلیل پاسخ دهد.
سؤال: به لحاظ چهرهسازی در ساحت ملی، شما هنوز موفق نشدید یک چهرهی شاخص را به عنوان یکی از بزرگان اهلسنت خلق کنید. نتوانستید به لحاظ رسانهای جایی برای فردی دیگر در میان رهبران اهلسنت باز کنید. اگر با توضیحات بالا موافق هستید فکر میکنید چه عواملی مانع این چهرهسازی شده و کجای کار اشکال دارد؟
جماعت ما از وجود چهرههای ملی اهلسنت شادمان است و هر کدام از آنان را ستونی ارزشمند برای بنای یک جامعهی سالم میداند. و اگر احیاناً در مواردی به شخصیتهای اهل سنت توهینی صورت گرفته باشد نسبت به آن واکنش نشان داده است.
جماعت اگرچه به فضل خدای متعال از همراهی علمای دینی و اساتید دانشگاهی برجستهای بهرهمند است اما بر مبنای مانیفیست و اصول کار جمعی خود، برنامهمحوری را بر شخص محوری ترجیح میدهد و بر این باور است که کار جمعی و سازمانی از اقتضائات عصر ماست.
سؤال: در مورد موضعگیریهای جماعت سوالهای زیادی وجود دارد. چرا جماعت واکنشی به اعدام زندانیان عقیدتی اهلسنت نشان نمیدهد اما برای اعدام شیخ نَمِر در عربستان بیانیه صادر میکند؟ یا اینکه سالهاست که جماعت به عنوان یک تشکل پشت درهای وزارت کشور مانده و هنوز رسمیت پیدا نکرده است، اما به مهمانی رئیس جمهوری میرود که وزیر کشورش گفته هیچ حزبی پشت درهای وزارت کشور نمانده است. آیا مخاطب، این حق را دارد که بر اساس فکتهایی از این دست باور کند که شما به جای حفظ اهلسنت، مشغول حفظ خودتان هستید؟
-جماعت با نظر به مقدورات خود در عرصههای مختلف ورود میکند و در هر اتخاذ موضعی محدودیتها و مقدورهای خود را لحاظ میکند. دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح در خصوص اعدام جوانان اهلسنت کُرد گفته است: «ورود به جزئیات پرونده و فرایند دادرسی شأنی حقوقی و قضایی است؛ اما انتظار میرفت در صدور آرا، مقاصد و مصالح ناظر در حکم، مصلحت عمومی کشور و در عین حال لحاظ کردن رأفت اسلامی، که مورد تأکید شرع و قانون است، مورد توجه قرار گیرد.»(لینک مطلب: yon.ir/cDYHh)
-نیز در بیانیهی پایانی نشست دوم کنگرهی سوم، «اهتمام به وضعیت زندانیان اهل سنت، بهویژه 26 جوان کُرد و بازنگری احکام آنها» را خواستار شد.
جماعت دعوت و اصلاح بر اساس مشیِ راهبُردی خود که پرهیز از خشونت است، در واقعهی اعدام شیخ نمر موضع گرفت و در موضعگیری خود هم به جزئیات پرونده ورود نکرد و صِرفاً به ضرورت اتخاذ روشهای مسالمتآمیز و به رسمیت شناختن حق مخالفت سیاسی و نیز در نظر گرفتن مصالح منطقهای و شرایط ملتهبی که وجود دارد، تأکید کرد.
طبق ماده ٢٦ قانون اساسی احزاب و تشكل ها در فعالیت های خود مشروط به اینكه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نكنند، آزادند:
«احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط باینكه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نكنند. هیچكس را نمیتوان از شركت در آنها منع كرد یا به شركت در یكی از آنها مجبور ساخت.»
مطابق اصل فوقالذكر تشكل ها و احزاب بدون نیاز به كسب مجوز، فعالیتشان قانونی محسوب میشود و در صورتی كه تشكلی خواهان بهرهمندی از امتیازات رسمی خود باشد نسبت به دریافت مجوز اقدام میكند.
در برخی اصول قانون اساسی همچون اصل ٤٧، بیان شده جزئیات آن را قانون مشخص میكند ولی در اصولی همچون اصل ٢٦ خود وارد تفصیل شده است تا زمینه سلب آزادی از افراد و گروهها فراهم نشود و به جای عباراتی همچون «ضوابط آن را قانون تعیین می كند» تصریح میدارد: «هیچكس را نمیتوان از شركت در آنها منع كرد یا به شركت در یكی از آنها مجبور ساخت.» از اینرو فعالیتهای جماعت در چهارچوب قانون صورت میگیرد.
سؤال: ارتباط جماعت دعوت و اصلاح با دستگاههای امنیتی به چه صورت است؟ و آیا اصلا ارتباطاتی دارند یا خیر؟
- جماعت حق خود و همهی جریانهای مدنی میداند که با کاستن از شکاف دولت-ملت، در سپهر سیاسی کشور مشارکت کنند. با اینحال، برخی اعضای جماعت متأسفانه با محدودیتهای قابل توجهی در تصدی مشاغل دولتی، مشارکت سیاسی و عرصههای انتخاباتی روبرو بودهاند و جماعت کوشیده است به شیوهی مدنی و قانونی پیگیر حقوق مدنی، اجتماعی و سیاسی اعضای خود باشد.
مطابق اسناد مکتوب و مبانی فکری جماعت، دگرپذیری و تعامل با دیگران در زمینههای فکری و عملی، یکی از اهداف و برنامههای جماعت است و از این نظر جماعت تلاش دارد با کلیه نهادها و جریانهای مربوط، مذاهب و اقوام موجود در کشور، تعاملی نزدیک و حسنه برقرار کند. جماعت، تعامل بر مبنای عزت و حکمت با نهادهای دولتی را لازمهی هر گونه حرکت مؤثر مدنی در چارچوب اصلاحگرانه و خشونتپرهیز دانسته و آنرا هرگز به معنای عقبنشینی از مبانی فکری یا انفعال نمیداند.
جماعت بر اساس رویکردهای خود در پی تنش زدایی است و نه تنش آفرینی. شیوهی حضور جماعت به نحوی است که حساسیت امنیتی کمتری را ایجاد میکند؛ از جمله اینکه جماعت عمدهی فعالیتهای خود را در سایت رسمی خود منعکس میکند؛ مرامنامه، اساسنامه، رویکردها و راهکارها و اسنادبالادستی خود را به شکل مدوّن منتشر کرده و در اختیار همگان قرار داده است. به جای مچگیری و پرداختن به ضعفهای نهادها و مسؤولان، سعی داشته برنامههای خود را به شکل آرام پی بگیرد و نیز اینکه خود را رقیب کسی یا جریانی ندانسته و باور دارد که بدیل هیچ جریان و گروه دیگری نیست.
سؤال: دارايی و ثروت جماعت از كجا و چگونه تأمين میشود؟
جماعت به حق عضویت اعضا و کمک خیرین هوادار اتکا دارد.
سؤال: چرا جماعت بر فعالیت در زمینههای مختلف اصرار دارد؟ این در حالی است که در خیلی از این زمینهها تخصصی ندارد.
- ماهیت جماعت فرهنگی اجتماعی است که دایره وسیعی را در بر میگیرد. البته جماعت خواهان کار تخصصی بوده و تلاش دارد از ورود به حوزههای غیر تخصصی بپرهیزد.
سؤال: جماعت با دیگر جریانهای دینی و ملّی و مدنی چه گونه تعامل میکند؟
- جماعت همواره به صورت رسمی اعلام کرده است که خود را آلترناتیو کسی یا جریانی نمیداند و ضمن احترام به همهی جریانهایی که به شکل مدنی فعالیت میکنند، از هر گونه ارتباط حسنه استقبال میکند. جماعت همواره در اسناد و مواضع خود، تنوع و تکثر فرهنگی را یک فرصت مغتنم و ظرفیت ارزنده دانسته است در عمل نیز به قدرِ وسع خویش تعامل دوستانه و برادرانهای با دیگر جریانهای مذهبی و دینی برقرار کرده است. جماعت خود را در کنار دیگر جریانهای مدنی و دینی میداند و ضمن احترام به خدمات و فعالیتهای مثبت دیگر جریانها، خود را یار و در کنارِ آنان میداند. دیدارهای متعدد دبیرکل و مدیران ارشد جماعت با شخصیتهای جریانهای مطرح دینی و مذهبی نشانهای بر این رویکرد است.
جماعت سعی بر تنقیص کار دیگران و برجسته کردن کاستیها و عیبهای دیگر جریانهای حاضر در عرصه عمومی نداشته است و در ملاقاتها و تعاملهایی که داشته قدردانِ فعالیتهای مسالمتآمیز و خیرخواهانهی دیگر گروهها و جمعیتهای دینی بوده است.
جماعت باور دارد که جامعهی ایرانی مشتمل بر نیازها، طیفها و سلیقههای مختلف است و حضور جریانهای مختلف و موازی مغتنم است. حضورِ جماعت هرگز به تنهایی پاسخگو نیست و تنوع سلیقه و جامعهی هدف جریانهای مختلف، امری مبارک است.
سؤال: جماعت در حوزه اقوام و هویتهای قومی چه سیاستی دارد و چه اقداماتی کرده است؟
- جماعت در اسناد و مواضع خود کراراً به ضرورت حفظ هویتهای قومی در گسترهی ایران اسلامی تأکید داشته و در مرامنامهی خود «باور به هویت ایرانی، دگرپذیری، تکثرگرایی و همبستگی ملی با رعایت حقوق اقلیت های دینی، مذهبی و قومی» را به عنوان باور و اعتقاد اساسی ذکر کرده است. دیدارهای متعدد و تعاملهای مثبت جماعت با تشکلها و انجمنهای قومی، نشان میدهد که هویتهای قومی محل اعتنا و پاسداشت جماعتاند. جماعت همواره بر حفظ هویت قومی در کنار هویت دینی و هویت ملی اهتمام داشته و در ذیل رویکرد «عدالت» که در سندِ رویکردها و راهکارهای جماعت آمده، بر «عدالت اجتماعی- فرهنگی» تأکید شده و آمده است:
«این نوع عدالت اشاره به این دارد که گروههای مختلف اجتماعی، اقوام، نژادها، ادیان و مذاهب از امکان یکسانی برای بارور نمودن و بیان ديدگاههاي مورد علاقهشان برخوردار باشند. یعنی هویتهای مختلف اجتماعی-فرهنگی بتوانند در عین حفظ ارزشها و سبک زندگیشان، در حد استحقاق خود، در حیات جامعه حضور فعال و سازنده داشته باشند. به اعتقاد ما، شهروندان یک جامعه بايد عليرغم تفاوتهای زبانی، مذهبی، جنسیتی و نژادی، بتوانند در كمال امنيت در عرصههای گوناگون جامعه حضور يابند.»
بر اساس این مبناهای نظری، جماعت اقداماتی را در توجه به هویتهای قومی انجام داده است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
١. تولید محتوای فرهنگی و رسانهای در راستای حفظ و تقویت فرهنگ اقوام و اختصاص صفحهی کُردی و عربی در پایگاه اطلاعرسانی رسمی اصلاح
٢. انتشار نشریاتی به زبان مادری اقوام
٣. الزام اعضا بر آموزش زبان مادری در برنامهی آموزشی و تأکید به ضرورت فراگیری آن
٤. اهتمام اعضای جماعت به حفظ نمادهای فرهنگی قومی و محلی خود
٥. نیز ترویج فرهنگ مدارا و دگرپذیری و این نگرش که تنوعهای فرهنگی و قومی یک فرصتاند و نه یک تهدید.
البته جماعت در خصوص اهتمام به اقوام و هویتهای قومی میتوانست بهتر عمل کند.
نظرات
منتقد
07 اردیبهشت 1398 - 01:24سلام برادر اسماعیلی ضمن تشکر از شما و پاسخگویی به سؤالاتی که افکار عمومی دربارەی جماعت دارند. دربارەی تاریخ جماعت واقعیت را عرض کنم این جماعت یک جماعت اخوانی بود و همەی مناهج تربیتی آنها را به کار میبرد و آنزمان نام جماعت، جماعت اخوان المسلمین ایران بود. تمام شعارهای اخوان جهانی هم در ایران تکرار میشد: تربیت فرد مسلم، بیت مسلم، جامعهی مسلم و دولت اسلامی و سیادت بر کل جهان با اعادەی خلافت. جماعت هم در ایران نه برای حفظ هویت اهل سنت بلکه برای گسترش تفکر اخوان عالمی به وجود آمد. البته اینکه اکنون جماعت از این حالت وارداتی بیرون آمدە و تا حدودی بومی شده است و هویت ایرانی را جزو شاخصەهای خود میداند و بر استقلال تشکیلاتی خویش تأکید میکند و به جای تأکید بر اعادەی خلافت که یک نهاد تاریخی است بر دولت مدنی و دولت- ملت تأکید میکند، جای بسی خوشحالی است. درکل باید بازنگریی در ادعای آیندە در قلمرو اسلام که بانی آن سید قطب بود، نمود، این مدعاهای بدون دلیل فقط شعاری ایدئولوژیک هستند و لاغیر و همچنین شعار الاسلام هو الحل و شمولیت اسلام و بقیەی شعارهای بدون پشتوانەی نظری اسلامیستهای سیاسی. موفق باشید